جدول جو
جدول جو

معنی سر لـله - جستجوی لغت در جدول جو

سر لـله
قسمتی ازلـله وا که جدا تراشیده شود و به سر لـله وا نصب گردد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرسلسله
تصویر سرسلسله
بانی و مؤسس یک سلسله یا طایفه، نخستین فرد از یک خاندان که یکی پس از دیگری پادشاهی کنند، رئیس و پیشوا و بزرگ تر یک فرقۀ مذهبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرسلسله
تصویر سرسلسله
موسس یک طایفه یا سلسله
فرهنگ لغت هوشیار
رئیس محله، در بازیهای کودکان مبدا یا محلی است که بازی از آن جا شروع و به همان جا ختم میشود که بدان هوا نیز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر جمله
تصویر سر جمله
راس عمده، خلاصه گزیده بهتر از هر چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر بیله
تصویر سر بیله
پیکان پهنی که مانند بیل باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسلسله
تصویر سرسلسله
((~. س س لِ))
بانی و مؤسس یک سلسله یا یک طایفه، رییس و پیشوا و بزرگتر یک فرقه مذهبی
فرهنگ فارسی معین
سلسله جنبان، بانی، موسس، آغازگر، رئیس، بزرگ، مهتر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزار جریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
پارچه ی شلوار
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گل با ساقه های بلند که ساقه ی آن شیرین و خوردنی است
فرهنگ گویش مازندرانی
واحد اندازه گیری برابر با: چهار ارش به علاوه ی چهارانگشت
فرهنگ گویش مازندرانی
شاخه بزرگ درخت که از آن هیزم گیرند، شاخه ی بالایی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی در جنوب شرقی بندرگز
فرهنگ گویش مازندرانی